سیطره تمامیت خواهی بزرگسالان بر دوران کودکی
والتر بنیامین - ترجمه روزبه نوربخش
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۹ مه ۲۰۱۳

البته در جهانبینیهای امروزی نیز میتوان با کمی دقت نمونههایی جدیدتر نیز یافت، بالاخص آنجا که برنامه ریزیهای درسی و آموزشیای که یک سره رسالت خود را در جامعهپذیر کردن و آمادهسازی کودکان برای ورود به دنیای بزرگسالان میدانند. در حقیقت چنین نگرشی ریشه در گفتمان بالغ سالار دارد که فی ذاته اصالتی برای دوران کودکی قائل نیست و آن را دوران گذاری میداند که باید طی و تمام شود. قوهی تعقل و تخیل کودکان در مقایسه و نسبت با بزرگسالان و توانمندیهای آنان سنجیده میشود و وجود آنان زمانی با صفاتی همچون باذکاوت، موفق و توانا مزین میشود که بتوانند هرچه زودتر به ایدهآلهای بزرگسالی دست یابند.
سیطره گفتمان روانشناسی رشد در دپارتمانهای روانشناسی دانشگاههای ایران و بی توجهی به دیگر بدیلهای نظری-عملی نیز از نتایج دیگر این بینش است که در نهایت به بازتولید و تحکیم پایههای آن منتهی میشود. این گفتمان با حذف تمام بدیلهای نظری خود با برچسب غیرعلمی و ایدئولوژیک از هرگونه مخالفت نظری پذیرایی میکند. به گونهای که پیاژه تبدیل به یکی ازخدایگان این علم در ایران شده است در حالی که بسیاری از دانشجویان و اساتید روانشناسی هرگز نام افرادی مانند اریک فروم یا ویگوتسکی را نشنیدهاند و یا تحت تأثیر باوری محافظهکارانه، نظریات فروید را به امور جنسی تقلیل میدهند.
فروید، فروم و پیاژه
«ژان پیاژه» با تقلیل وجود انسانیِ کودک به مخلوقی از نظر بیولوژیکی ضعیف، وی را دارای پتانسیلهای عظیمی میداند، اما نه پتانسیل تبدیل شدن به هر چیزی. کودک از نظر پیاژه چند مرحله از رشد را پشت سر می گذارد که مرحلهی سفلی آن، تفکر مجازی و کودکانه و حد اعلی آن هنگامی است که بلوغ کامل رخ میدهد. از نظر وی تفکر و هوش عملی بزرگسالانه است. طبق این نظریه کودک در مرحلهی اول فاقد توانایی و شایستگی فهم جهان است، در حالی که مرحلهی پایانی شکوفایی کامل منطق و آزادی فکر را در پی دارد. با آن که نظریهی پیاژه در روانشناسی کودک راهگشا بوده و نکات مثبتی دارد، اما این نظریه در طول تاریخ معاصر تبدیل به یکی از اصلیترین توجیهاتی شده است که دستگاههای آموزش و پرورش بر دوش آن ارزشها و هنجارهای قدرتهای مسلط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را به بهانهی تعالی کودکان و کمک به رشد نرمال وی بازتولید و توسعه بخشیده اند.[iv]
از جمله نقدهای بنیادین به نظریهی پیاژه مواجههی او با دوران کودکی است. او بر مبنای ارزشهای بزرگسالانه و نگرشی که بهنجار و نرمال بودن را در رسیدن به منطق عمومی افراد بالغ میداند نظریهی خود را صورتبندی می کند و اصالتی برای جهان کودکانه قائل نیست. زیرا که این جهان از مناسبات عمومی و منطق رسمی پیروی نمیکند.
اگرچه «اریک فروم» به طور خاص روانشناس کودک نبوده و زمینهی کار او بیشتر بر روانشناسی اجتماعی و انتقادی معطوف بوده است، اما مباحث انتقادی او علیه روابط اقتصادی، سیاسی و اجتماعیِ مبتنی بر سلطه و مصرف که موجب محدودیت و از بین رفتن آزادی وجود انسانی میشود، می تواند محملی باشد برای نقد تمامی ساحتهای زندگی اجتماعی، فرهنگی و علمی بشری[v] از جمله نهاد آموزش و پرورش و خانواده به عنوان نهادهای درونی کنندهی ارزشهای مسلط . همچنین فروم انتقاداتی جدی به شیوههای رایج آموزش همگانی و انبوهی دارد که همهی کودکان را بدون توجه به علایق، نیازها، شرایط و استعدادهای مختلف تحت یک برنامهی واحد آموزشی تربیت میکند[vi].
فروید نیز علی رغم توجهی که به او میشود، جنجالهای ژورنالیستی و عوامانه از نظریه او خوانشی مبتنی بر سکسوآلیسم و روابط جنسی به دست داده است. درحالی که توجه ویژهی او به اتفاقاتی که در کودکی برای فرد میافتد، تأثیر آنها بر روان انسانی و ایدهی او مبنی بر رجوع به فانتزیهای انسانی (خواب و دوران کودکی) برای فهم رفتاری و شخصیتی فرد در علوم انسانی بسیار مؤثر بوده است. به عنوان مثال فروید دربارهی هنرمندان معتقد است انباشتهای روانی که در هر اثر هنری او نمود مییابد، متأثر از واپسرویهای ( دفع امیال) دوران کودکی او است و میتواند نشان دهندهی آن باشد.[vii]
مصرفکنندگان کوچک
یکی از مسائل محصولات فرهنگی برای کودکان امروز ایران، متاثر از همین سیطرهی گفتمانی است که شرح داده شد. در بهترین حالت کودکان موجوداتی پنداشته میشوند که باید طبق نظریهی رشد به آنها خوراک فکری داد تا مراحل رشد را پشت سر بگذارند و به شکلی بهنجار شبیه بزرگسالان فعلی جامعه شوند. اما از سوی دیگر در سالهای اخیر رجوع به آثار تولید شده – جز چند نمونهی خاص – نشان میدهد که عملاً صنعت فرهنگ و کالایی شدن فرهنگ با ادعای آموزش و پرورش کودکان، مشغول بلعیدن کودکیِ کودکان است.
از نرم افزارهای بی روح و تصنعی آموزش الفبا و ریاضیات گرفته تا برنامههای تلویزیونی نظیر «سرزمین دونهها» و ابزارهایی مانند «بَن، بِن، بُن» که برای آموزش الفبا و خواندن و نوشتن ساخته میشوند و گسترش تب کنکور تا دورهی دبستان توسط بنگاههایی نظیر قلمچی و گاج نمونههایی از این سوداگریست. وجه مشترک همهی این برنامهها در دو نکته خلاصه میشود؛ یکی پیوند تنگاتنگ با سود اقتصادی ودعوی تسریع فرایند رشد و کمک به پیروزی در ماراتن موفقیت که ختم به قبولی در کنکور میشود و دوم ایستادن بر شانههای نظریههای مبتنی بر آموزش همگانی و روانشناسی رشد.
تولید تب لذتجویی و فروکاستن مفهموم اوقات فراغت به کلاسهای بیسر و ته و یا برنامههای تلویزیونی نظیر «عمو پورنگ» و «خاله شادونه» یکی دیگر از نمونههای سوداگریهایی بازار برای کسب سود است که در اولی ضمن نمایشهای به اصطلاح پندآموز از تمسخز و توهین به قومیتها به بهانهی خنداندن هیچ پرهیزی نمیشود و در دومی هم نتیجهی عشوههای خانم مجری مرگ دو کودک و زخمی شدن چند کودک دیگر زیر دست و پای بزرگسالان در یکی از شوهای زندهی سرزمین دونهها در یکی از شهرستانها میشود![viii] در این میانه کارخانههای تولید چیپس، اسنک، بستنی و سایر مواد خوراکی در خلال پخش این برنامهها در عوض پخش تبلیغاتشان، مبالغ هنگفتی را به خزانهی صداو سیما واریز میکنند که روزانه از صدها میلیون تومان تجاوز میکند. این محصولات فاقد ارزش غذایی و حتی، به علت دارا بودن مواد نگهدارنده و رنگهای شیمیایی، برای سلامتی کودکان مضر هستند و این درحالی روی میدهد که کودکان ایرانی، حتی در طبقات دارا، از مشکلات تغذیهای ناشی از کمبود ویتامینها و مواد معدنی لازم برای رشد بیولوژیک رنج میبرند.
خارج از ویترین خرازی فروشیهای بالای شهر
طبق پیمان نامهی جهانی حقوق کودک، کودکان حق مشارکت در امور خود، تفریح متناسب با سن و دسترسی آزادانه به اطلاعات دارند و همچنین از حق برگزاری تجمعات و ایجاد تشکیلات برخوردار هستند[ix]. اگر به این موارد از حقوق کودکان توجه دقیق کنیم درخواهیم یافت که این موارد تنها مفادی حقوقی نیستند و در کنه خود رویکردی فرهنگی- اجتماعی دارند و کودکی را نه تنها به عنوان دورهی گذار، بلکه فی ذاته دارای ارزش میبیند. حقیقت امر این است که بسیاری از ایستارهای مربوط به تلقی جوامع از دوران کودکی، بیشتر تاریخی هستند و نمیتوان آن را اموری بدیهی به شمار آورد.[x]
درصورتی که با چنین رویکردی به ویژگیهای دوران کودکی بپردازیم، یا به عبارتی دیگر، جهان کودکان را به رسمیت بشناسیم و به جای آنکه تلاش کنیم تا زمینهی خواستها و امیال بزرگسالی را در کودکان ایجاد نماییم سعی در ایجاد شرایط مناسب برای اظهار نظر و گسترش سطح تجربهی کودکان از جهان داشته باشیم، وی را موجودی دانا پنداشتهایم که بنا نیست بزرگسالان برای او تعیین تکلیف کنند.
«صمد بهرنگی» از اولین کسانی است که به این مفهوم میپردازد؛ گرچه مشخصاً از چنین اصطلاحی استفاده نمیکند. او مینویسد: « مگر قصد داریم بچه ها را پشت ویترین مغازه های لوکس خرازی فروشی های بالای شهر بگذاریم که چنین عروسک های شیکی از آنها درست می کنیم؟»[xi] او در تبیین کارکرد ادبیات کودکان و در نقد اشعار «عباس یمینی شریف» در کتاب «آوای نوگلان»، دو نکته طرح میکند که میتواند در نحوهی مواجههی ما با کودکان مفید باشد. نخست این که ادبیات کودکان باید پلی ایجاد کند میان دنیای خیالی و پرزرق و برق کودکانه و واقعیت بیرونی و دیگر این که ارزشهای اخلاقی و اجتماعی نباید به عنوان احکامی قطعی در ذهن کودکان فرو شود، بلکه باید شرایطی ایجاد کرد که کودک خود دربارهی ارزشها دست به قضاوت بزند.[xii]
بهرنگی این گفتهی عباس یمینی شریف – در مقدمهی کتاب «آوای نوگلان» – که می گوید ۲۵ سال از عمرم را وقف شما [کودکان] کردهام را مضحک میداند. زیرا در حقیقت در اینجا چیزی برای وقف کردن وجود ندارد. کودکان تنها نیاز دارند کسی در کنارشان باشد تا به آنها در تجربه کردن و کشف کردن یاری برساند و اگر این همراه بخواهد نقش ساربان و هدایتگر را ایفا کند به این معناست که اصل اولیهی توانایی و دانایی کودکان را به رسمیت نمیشناسد. از همین جاست که در داستانهای صمد میتوان حضور طیف وسیعی از کودکان و شخصیتها را دید، کودک کار و خیابان، کودکی که در خانه مورد آزار نامادریست و شخصیتهای افسانهای.
«هوشنگ مرادی کرمانی» نیز آثاری از این دست دارد. در قصههای مجید ما با کودکی روبهرو هستیم که در انواع مختلفی از موقعیتها – از بازیگری و اردوی رامسر تا تجدید شدن در امتحانات و کار کردن – قرار میگیرد و نه با دستور العملهای بزرگسالان که با راهکارهای خلاق و کودکانه تلاش میکند مسائل خود را حل کند.
داستانهای علی اشرف درویشیان نیز گرچه لزوماً برای کودکان نوشته نشده اند، اما بسیاری از آنها همین ویژگی را داراست و به نوعی می توان آنها را ماجراها و تجاربی از دوران کودکی نویسنده دانست که به اشتراک گذاشته میشوند. «فصل نان» و «آبشوران» دو مجموعه از آثار این نویسنده است که اولی قصههای تابستانهای کودکی و سر کار رفتن برای تأمین هزینههای مدرسه را بازگو میکند و دومی بازیها و ماجراهای کودکی نویسنده و برادرش را.
در حوزه مطبوعات نیز می توان از مجله «عروسک سخنگو» به عنوان تنها نشریهی مستقل و غیرتجاری کودکان و نوجوانان نام برد که بیش از ۲۳ سال است منتشر میشود و برای ایجاد زمینه یآشنایی کودکان ایرانی با ادبیات کودک پیشروی ایران و جهان تلاش میکند. از ویژگیهای مهم این نشریه چاپ آثار کودکان اعم از نقاشی، داستان و شعر است.
برخی از کارتونها و برنامههای تلویزیون در دهههای ۶۰ و ۷۰ نیز میتواند مثالهای مناسبی برای این طرز مواجهه با کودکان باشد. بچههای مدرسهی آلپ، بیخانمان، فوتبالیستها، خونهی مادربزرگه نمونههایی هستند که به تجربهی کودکی وسعت می بخشیدند. نمونههایی از این دست حتی می تواند شکل خلاقانهتری هم داشته باشد. علاوه بر اینها می توان به عنوان مثال به یکی از شبکههای تلویزیونی سوئد اشاره کرد که با روایتی مستند گونه اخباری که برای بزرگسالان پخش میشود را به زبانی کودکانه و قابل فهم برای کودکان دورهی پیش دبستان به بالا تبدیل و پخش میکند.
اما با همه این اوصاف به نظر میرسد وضعیت تولیدات فرهنگی – هنری مربوط به کودکان در ایران روز به روز وخیم تر میشود. بالا رفتن قیمت کاغذ و کاهش خرید کتاب و تورم و عدم حمایت کافی از هنرمندان هم کمکم مترجمان، مؤلفان، تصویرگران و سایر هنرمندانی که حرفی برای گفتن دارند را از میدان به در خواهد کرد و عرصه روز به روز برای تسلط مناسبات بازار و سود بر حوزهی کودکان بازتر خواهد شد. نهادهای مستقلی چون شورای کتاب کودک و نشریهی عروسک سخنگو نیز با دشواریهای حاصل از رکود بازار نشر و گرانی کاغذ و افزایش هزینههای ناشی از تورم، روزهای سختی را سپریمی کنند. از سوی دیگر آموزش و پرورش ایران سادهدلانه یا شاید هم فریبکارانه، با تغییر در فرم دوره های آموزشی نظیر اضافه کردن ۱ سال به دبستان و کاهش یک سال از دورهی راهنمایی و طرح جدید ۳-۳-۳-۳ که متشکل از چهار سیکل سه سالهی ابتدایی اول، ابتدایی دوم، متوسطهی اول و متوسطهی دوم است تلاش میکند نواقص و کاستیها را رفع و رجوع کند. چنین شرایطی نه تنها شاهدی بر به رسمیت شناخته شدن دوران کودکی، به عنوان دورانی سرشار از تجارب اصیل و خلاقیت، وجود ندارد، بلکه به نظر میرسد قدرتهای اقتصادی – سیاسی از هیچ تلاشی برای جلوگیری از رشد دانایی کودکانه فروگذار نمیکنند.
دفتر کودکی
[i] بنیامین، والتر؛ خیابان یک طرفه، ترجمه حمید فرازنده، نشر مرکز، تهران، چاپ چهارم ۱۳۸۹، ص ۱۴
[ii] برای اطلاعات بیشتر ن.ک: محمصانی، صبحی؛ الموجبات و والعقود ( قوانین فقه اسلامی) جلد دوم،فصل ششم، قسمت اول. ترجمه این بخش از کتاب مذکور توسط آقای جمالالدین جمالی در مجله «کانون» سال هشتم شماره دوم، به چاپ رسیده است و همچنین در پایگاه تخصصی مجلات نور قابل مطالعه است.
[iii] Traditional
[iv] جیمز، آلیسون و دیگران؛ جامعه شناسی دوران کودکی، ترجمه علی رضا کرمانی، نشر ثالث، چاپ اول، ۱۳۸۳صص ۵۰ و ۵۱
[v] فروم، اریک؛ جامعه سالم، ترجمه اکبر تبریزی صص۱۶۲-۱۳۱
[vi] ن.ک مقدمه اریک فروم بر کتاب: فقر آموزش در امریکای لاتین، ابوان ایلیچ، ترجمه هوشنگ وزیری، انتشارات خوارزمی،۱۳۵۷ تهران
[vii] برخی خواستههای فرد در دوران کودکی به دلیل عدم تطابق با هنجارهای مسلط توسط فرد پس زده میشوند، این واپس زنی حاصل یکی از کارکردهای کانونی ذهن برای رهایی از اضظراب و دلهره ناشی از مورد سرزنش قرار گرفتن است. فروید نظریه دفع امیال را شالودهای میداند که روانکاوی بر آن استوار است (از: اَسون، پل لوران؛ واژگان فروید، ترجمه کرامت الله موَلِّلی، نشر نی، تهران ۱۳۸۶
[viii] ن.ک: http://www.khabaronline.ir/detail/213885/ و http://www.khabaronline.ir/detail/212692/
[ix] پیماننامه جهانی حقوق کودک، صندوق کودکان ملل متحد، چاپ هشتم، پاییز ۱۳۹۰، به ترتیب مواد:۳۱، ۱۳،۱۲ و ۱۵
[x] جیمز، آلیسون و دیگران؛ جامعه شناسی دوران کودکی، ترجمه علی رضا کرمانی، نشر ثالث، چاپ اول، ۱۳۸۳ ن.ک ص۱۵ و ۲۹۳ و ۴۴۹همچنین بنگرید به: جنکس، کریس؛ دوران کودکی، ترجمه سارا ایمانیان، اختران، چاپ اول ۱۳۸۸، فصول چهارم، ششم و هفتم
[xi] بهرنگی، صمد؛ مجموعه مقالات، انتشلرلت روزبهان و انتشارات دنیا، تهران، ۲۵۳۷ ص ۱۲۱
[xii] همان،۱۲۲ و ۱۲۳