کودک، فقر و نابرابری
شادان هاشمی
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۹ مه ۲۰۱۳

فقر کودکان و معیارهای پولی
روشهای شناسایی فقر که توسط معیارهای پولی ارایه میشود دو گونه هستند: روشهای محاسبهی فقر مطلق و روشهای محاسبهی فقر نسبی. در روشهای محاسبهی فقر مطلق، خط فقر تعریف میشود. در این روش افرادی فقیر محسوب میشوند که درآمد آنها پایینتر از خط فقر باشد. خط فقر بینالمللی که توسط بسیاری از سازمانهای توسعه استفاده میشود، یک دلار در روز به ازای هر نفر است. در سال ۱۹۹۸ تعداد افراد فقیر با این معیار ۲/۱ میلیارد نفر (یک میلیارد و دویست میلیون نفر) ارزیابی شدهبود که نیمی از آنها کودک هستند.
در بسیاری از موارد شاخصههای مورد استفاده در شناسایی فقر عمومی، موجب گمراهی در تشخیص فقر کودک میشود. اگرچه معیارهای پولی(درآمدی)، یکی از رایج ترین معیارها در تشخیص فقر عمومی است و با محاسبهی میزان درآمد هر خانوار، ابزار مناسبی در راستای شناسایی فقر عمومی در اختیار پژوهشگران قرار میدهد، اما در شناسایی بسیاری از شاخصههای حقوق بشری، کیفی، خدماتی و قابلیتی دارای ضعف هستند.[۱] به عنوان مثال خانوادهای را در نظر بگیرید که در آن کودکان به کار واداشته می شوند. معیارهای درآمدی مرتبط به فقر، چنین خانوادهای را نسبت خانوادهی مشابهی که در آن کودکان به کار وادار نشدهاند در وضعیت بهتری قرار خواهد داد، اما واقعیت این است که کودکان خانوادهی نخست در محرومیت بیشتری به سر میبرند.
معیارهای پولی، عموماً ماهیت چند بعدی فقر را نادیده میگیرند، به نیازهای متفاوت افراد توجه نمیکنند و توجهی به خدمات عمومی نظیر آموزش عمومی، بهداشت محیطی و آب سالم ندارند. برای نمونه، این معیارها نمیتوانند فقری که در نتیجهی تبعیضهای جنسیتی اعمال شده در محیط خانواده به وجود میآید را اندازهگیری کنند. رویکردهایی که فقر را به شکل عمومی و با شاخصههای پولی میسنجند، در مجموع، به چند دلیل برای شناسایی فقر کودکان مناسب نیستند. دلیل اول آنکه غیر از نیازهای اولیه، نیازهای بزرگسالان با کودکان یکسان نیست. دوم اینکه بزرگسالان، نسبت به کودکان، تواناییهای بیشتری در رفع نیازهای خود دارند. سوم اینکه نابرابری توزیعی در خانواده سبب شده است که معیارهای عمومی نتواند پیچیدگی های اعمال تبعیض در تقسیم منابع مالی خانواده را محاسبه نماید. چهارم اینکه هر قدر که یک خانوار از درآمد کمتری برخوردار باشد احتمال وجود تبعیض در تقسیم درآمد خانوار بیشتر خواهد بود. [۲] از این رو برای رسیدن به شناختی صحیح از فقر کودک، به جز معیارهایی که امکانات مادی عمومی و دسترسی به پول را برای شناسایی فقر اندازهگیری میکنند، ضرورت معیارهای خاص دیگر هم احساس میشود. معیارهایی که دسترسی به خدمات اولیه، حقوق برابر و محیط امن برای کودکان را بیشتر مورد توجه قرار دهد.
اجلاس حقوق کودکان در سال ۱۹۸۹ حرکتی جدی جهت توجه به آسیب پذیری کودکان و وضعیت ویژهی آنان نمود و این حق را برای کودکان مفروض داشت که در این دوران مشغول بازی و یادگیری بوده، از سلامت کامل برخوردار باشند و ظرفیتهای خویش را گسترش دهند.
فقر کودکان به عنوان نقض حقوق کودکان: مطالعهی پریستول
از نظر یونیسف “مفهوم محرومیت بر شرایطی تمرکز دارد که کودکان را احاطه کرده و فقر را، به عنوان ویژگی محیطی که در آن زندگی و رشد میکنند، به آن ها تحمیل میکند”. با توجه به این منظر، تا امروز هفت معیار برای فقر شدید کودکان شناسایی شده است.
۱- محرومیت شدید غذایی: کودکانی که قد و وزن آنها نسبت به سنشان دارای حداقل سه انحراف نسبت به معیار مرجع بینالمللی است.
۲- محرومیت شدید آب سالم: کودکانی که فقط به آب سطحی دسترسی دارند یا در خانوادههایی زندگی میکنند که حداقل ۱۵ دقیقه با منبع آب سالم فاصله دارند.
۳-محرومیت شدید از امکانات بهداشت محیطی: کودکانی که به سرویسهای بهداشتی خصوصی یا عمومی دسترسی ندارند.
۴-محرومیت شدید بهداشتی و درمانی: کودکانی که در مقابل هیچ یک از بیماریها واکسینه نشدهاند یا کودکان کم سنی که اخیراً از بیماری همراه با اسهال رنج بردهاند و هیچ گونه درمان یا مشاورهی پزشکی دریافت نکردهاند.
۵-محرومیت شدید سرپناه: کودکانی که در مسکنهای با تراکم بیش از پنج نفر در یک اتاق یا اتاقهای دارای کف پوش نامناسب (مثلاً کف پوش گلی) زندگی میکنند.
۶-محرومیت شدید آموزشی: کودکان ۷ تا ۱۸ سالهای که هرگز به مدرسه نرفتهاند.
۷-محرومیت شدید اطلاعاتی: کودکان ۳ تا۱۸ سالهای که به تلویزیون،رادیو و روزنامه دسترسی ندارند. [۳]
آمارها نشان میدهد که در کشورهای کم درآمد و با درآمد متوسط، ۵۶ درصد از کودکان، حداقل دارای یکی از این هفت گونه فقر هستند. این نرخ در جنوب آسیا و جنوب صحرای بزرگ آفریقا به بیش از هشتاد درصد نیز میرسد؛این نرخ برای کودکان روستایی این مناطق به بالای ۹۰ در صد میرسد. برخی از معروف ترین آمارها از این قرارند:
۱- ۱۵ درصد از کودکان در کشورهای با در آمد کم و متوسط در فقر شدید غذایی به سر میبرند.
۲- ۲۰ درصد از کودکان در کشورهای با درآمد کم و متوسط از دسترسی به آب سالم محروم هستند یا بیش از ۱۵ دقیقه با آب سالم فاصلهی زمانی دارند.
۳- ۳۱ درصد، یعنی حدود نیم میلیارد نفر از همین کودکان، دچار محرومیت شدید بهداشت محیطی هستند.
۳- ۱۵ درصد از آن ها دچار محرومیت شدید از دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی هستند.
۴- ۳۴ درصد از این کودکان محروم از سرپناه هستند.
۵- ۱۳ درصد از کودکان۷ تا ۱۸ ساله در جوامع مذکور هرگز به مدرسه نرفتهاند.
۶- ۲۵ درصد از این کودکان از فقر شدید اطلاعاتی رنج میبرند(منبع).
فقر کودکان به عنوان نقض زندگی کودکان: پروژهی زندگی کودکان
این پروژه توسط مؤسسهی بریتانیایی «توسعهی بینالمللی» حمایت میشود و هدف آن کسب اطلاعات دربارهی ماهیت در حال تغییر حقوق کودکان است. بر خلاف پروژهی «پریستول» که نگاهی کل نگر داشته است، این پروژه به دنبال جبران کمبود اطلاعات دربارهی تغییر در معیارهای رفاه کودکان است و زندگی ۱۲۰۰۰ کودک را طی ۱۵ سال در چهار کشور پرو، هند ، ویتنام و اتیوپی بررسی میکند. تلاش پروژهی «زندگی کودکان» بر این است که معیارهای مهم در محرومیت کودکان را بررسی کند. موارد هفتگانهی زیر از جملهی این معیارها هستند:
۱- دسترسی به خدمات اولیه: آب، برق، توالت
۲- دسترسی به مراقبت های بهداشتی اولیه و بهداشت کودکان: واکسیناسیون، شیوع بیماریهای دوران کودکی، فاصله تا مراکز درمانی.
۳- مراقبت از کودکان و پرورش آنها.
۴- سوء تغذیهی کودکان.
۵- سواد خواندن، نوشتن و حساب.
۶- کار کودک.
۷- سرمایه اجتماعی در میان جامعه.
این پروژه هر سه سال یک بار انجام میشود. اولین دورهی این سرشماری نشان دهندهی سطح بالایی از فقر در هر چهار کشور مذکور است. این سرشماری نشان میدهد کودکان روستایی و دختران بیشتر از سایرین در معرض آسیبهای ناشی از فقر قرار میگیرند.
پراکندگی فقر در جهان
علت نهادینه شدن این فقر و نابرابری در کشورهایی مشخص است که موجب شده پراکندگی فقر در طول سالهای متمادی، الگوی تقریباً ثابتی داشته باشد. به صورتی که در یک نمای کلی، فقر کودکان در کشورهای جنوب شرقی آسیا، خاورمیانه ، آفریقا و تا حدودی آمریکای لاتین بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است. طبق آمار سازمان جهانی کار(ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان به دلیل فقر، محروم از کودکی میشوند که طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام وقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند(منبع). آمارهای ارائه شده در بالا نیز گویای همین مساله هستند. در هریک از کشورهای درگیر با این معضل در مناطق مذکور، عوامل گوناگونی در طی سالیان دست به دست هم داده اند که موجب شده در مرحله ی اول، فقر کودکان شیوع پیدا کند و در مرحله ی دوم مبارزه با آن، روند کند و دشواری داشته باشد.
آماری از کشورهای آسیایی
افغانستان از جمله کشورهای است که جنگ های پی در پی، درگیری های داخلی و عدم ثبات قدرت مرکزی در تشدید این بحران نقش عمده ای داشته است. بالاترین میزان مرگ و میر نوزادان به دلیل شرایط بهداشتی(۲۵۷ کودک در هزار کودک) متعلق به این کشور است(منبع).همچنین ۰۰۰/۵۰ کودک تنها در شهر کابل مشغول به انجام کارهای طاقت فرسا هستند که میتوان یکی از دلایل آن را محرومیت ۵ میلیون کودک افغانی از تحصیل دانست(منبع).
همان طور که پیش از این اشاره شد، معیارهای اندازه گیری فقر کودکان صرفاً پولی و اقتصادی نیست و معیارهای حقوق بشری نیز در اینگونه محاسبات دخیل هستند. در مورد افغانستان حمله ی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ و حمله ی آمریکا در سال ۲۰۰۱ موجب بی خانمان شدن هزاران کودک، بازماندن آنها از تحصیل و عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی مناسب شد. از سوی دیگر تعصبات دینی طالبان در ارتباط با تحصیل دختران باعث شده است که دختران زیادی درس و مدرسه را رها کنند.
موارد فوق تنها مشکلاتی است که در طول جنگ و درگیری برای کودکان پیش می آید، حال آنکه پس از جنگ نیز روند محرومیت سالیان متمادی ادامه خواهد داشت. چنین مشکلاتی موجب مهاجرت میلیون ها افغان، به کشورهای مجاور مانند پاکستان و ایران شده است که لزوماً این مهاجرت تضمین کنندهی شرایط مساعدتری برای آنان نبوده است.
در کشوری مانند پاکستان، آمار کودکان کار به ۱۰ میلیون رسیده است که طبق گزارشات ارائه شده، به دلیل فقر خانواده و عدم کفایت دولت و نهادهای دولتی در تامین حداقل نیازهای شهروندان خود، به ویژه کودکان و نسل جوان، این آمار روز به روز در حال افزایش است. داستان های فراوانی از زبان کودکان شنیده می شود که علیرغم میل خود به تحصیل، به اجبار مدرسه را رها کرده و مشغول کار می شوند تا کمک خرجی برای خانواده باشند. می توان گفت به دلیل راه یافتن صنعت به درون خانه ها و کار کودکان در محیط های غیر قابل مشاهده، این آمار بسیار خوشبینانه است(منبع). همچنین از کودکان بازمانده از تحصیل، درصد قابل توجهی را دختران به خود اختصاص می دهند که دلیل آن، علاوه بر فقر خانواده، تعصبات دینی و ممانعت هایی از جانب طالبان است. نمونه ی اقدامات طالبان در این راستا، ترور ملاله یوسف زی، عضو کمپین تحصیل دختران اهل پاکستان، در سال ۲۰۱۲ است. چنین موانعی نیز، عوامل از جمله موارد غیرپولی وغیراقتصادی است که موجبات محرومیت و نابرابری کودکان فراهم میآورد.
دو میلیون کودک در سوریه، اسیر جنگ های داخلی شده اند. نقض حقوق کودکان از سوی متخاصمان، به طرق مختلف بر زندگی کودکان سوری اثر می گذارد. از عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و رفاهی و شیوع انواع بیماری ها در منطقه، تا بازماندن از تحصیل و حتی استفاده از کودکان برای مقاصد نظامی که خطرات جانی و روانی زیادی بر آنها دارد.آن دسته از کودکان که جنگ آنها را وادار به مهاجرت کرده نیز از شرایط مساعدی برخوردار نیستند، چرا که آوارگی و دور شدن از خانه و خانواده و زندگی در اردوگاه های پناهندگان، تجربه ای است که کودکان را در وضعیتهای دشوار و به تبع آن آسیب پذیری شدیدتری قرار می دهد.
آماری از کشورهای آفریقایی
در کشورهای آفریقایی، سابقه ی تاریخی سالها استعمار و عدم استقلال شرایطی را پیش آورده است که پس از سالیان متمادی نیز آثار آن بر روی زندگی افراد تاثیر گذاشته است. بسیاری از کشورهای مستعمره در سالهای پیش، مانند غنا و ساحل عاج، حتی پس از استقلال نیز زبان کشور استعمارگر را به عنوان زبان رسمی خود انتخاب کرده اند. در این کشورها، بازماندن کودکان از چرخه ی تحصیل، علاوه بر فقر مالی، به دلیل تفاوت زبان مادری با زبان کتاب ها نیز می باشد. کودکان به علت عدم آشنایی چندان با زبان به کار گرفته شده در مدارس، و عدم درک مطالب آموزشی، از یادگیری خسته شده و مدرسه را ترک می کنند.
در کشورهای درگیر با خشکسالی نیز وضعیت به مراتب بدتر است. در اتیوپی از هر هزار کودک، ۱۰۶ کودک قبل از رسیدن به ۵ سالگی می میرند و میلیونها کودک به دلیل خشکسالی شدید دچار سوءتغذیه و کسر وزن هستند. آمار مرگ و میر نوزادان و کودکان در اتیوپی، جزء بالاترین آمارها در جهان است.
در سودان نیز علاوه بر مشکلات مربوط به خشکسالی که باعث شده است از هر هزار کودک، ۱۰۳ کودک به سن ۵ سالگی نرسند، ۳۱ درصد کودکان دچار کمبود وزن هستند و ۵۶ درصد آن نیز به آب آشامیدنی دسترسی ندارند. درگیری های قبیله ای نیز کودکان را در معرض خشونت و سوءاستفاده قرار داده و میدهد. چنین عواملی سودان را در خصوص مرگ و میر نوزادان در مرتبه ی بالایی قرار داده است .
آماری از کشورهای آمریکای لاتین
“هاییتی” از جمله کشورهای آمریکای لاتین است که وضعیت کودکان در آن نگران کننده و نیازمند اقدامات جدی تر است. علاوه بر مشکلات مربوط به فقر عمومی، ناامنی و خطرات جانی نیز کودکان این کشور را تهدید می کند. چنانکه بعد از زلزلهی سال ۲۰۱۱ که موجب آوارگی و به وجود آمدن شرایط نامناسب زندگی برای این کودکان شد، آمار سوءاستفاده های جنسی، آزار و اذیت و قاچاق کودکان نیز افزایش یافت. به صورتی که کودکان زیادی، به اسم “فرزندخواندگی” از کشور خارج و خرید و فروش شدند.
آینده در انتظار
تلاش های سازمان های بین المللی و نهادهای مسئول و پیشرفت های حاصل شده، عمدتاً موردی و کوتاه مدت بوده اند. چرا که تا زمانی که اولویت کشورها و سازمان ها تغییر پیدا نکند، این بحران نیز ادامه پیدا خواهد کرد. تا سال ۲۰۰۰، ۶ میلیون دلار در سال، برای فرستادن همه ی کودکان محروم از تحصیل به مدرسه کافی بوده است که با وجود اینکه رقم بسیار بالایی است، همچنان از یک درصد رقمی که هر ساله برای ساخت سلاح استفاده می شود کمتر است. همچنین به کار واداشتن کودکان از طرف برخی از کشورها، علیرغم شعارهایی که در جهت رعایت حقوق کودک سر می دهند، مانعی اساسی بر سر کاهش و توقف این معضل است. در کشور نروژ شرکت مخابرات «تله نور» که بیش از نیمی از سرمایهی آن دولتی است، در بنگلادش از کار ارزان کودکانی استفاده میکند که سن آنها کمتر از ۱۳ سال است و هر روز بیش از ۱۵ ساعت در آفتاب سوزان برای نصب فیبر نوری در این کشور کار میکنند. شرکت آمریکایی «والمارت» در چین و فیلیپین نیز، از کار کودکانی استفاده میکند که باید ساعت های متمادی پشت دستگاه های بافندگی بنشینند. در چنین شرایطی، سازمان های غیر دولتی که با حمایتهای اندک و بودجههای ناچیزی اداره می شوند، فعالیتی طاقت فرسا و راهی پر از مانع در پیش دارند.
فقر کودکان: بررسی مفاهیم و اندازه گیری/ آلبرتو مینوخین / دوفصلنامه حقوق بشر/ پاییز ۱۳۸۶ تا تابستان ۱۳۸۷ – شماره ۴ /۲۰ صفحه – از ۱۵۱ تا ۱۷۰
رفاه کودکان: فقر کودک: تعریف ها و تجربه ها/ عباسیان،عزت الله – نسرین دوست،میثم /فصلنامه رفاه اجتماعی/ زمستان ۱۳۸۸ – شماره ۳۵ / (۴۲ صفحه – از ۹ تا ۵۰)
کودکان هائیتی در معرض خطر جدی قرار دارند/ ستاد حقوق بشر/ ۲۲ تیر ۱۳۸۹
دوران مدرن و ادامه ی بردگی کودکان/ عباس شکری